سفرمشهد
17 خردادهمراه باخانواده واقوام باباپرهام رفتیم مشهد ساعت 11شب حرکت داشتم تقریباعصر روزبعدرسیدیم داخل کوپه قطار که بودیم شیطون تلویزیون خاموش روشن میکرد آرشیداخانم بالابودبهزادازپایین صدایش میکرد وقتی هم حوصله اش سرمیرفت میرفت داخل کوپه عمه های باباپرهام عصرکه رسیدیم استراحت کردیم شب رفتیم حرم داخل رواق امام خمینی که بودیم پسرکوچولوشیطونیش گل کرد تمام مهرهای نمازرامی اورد کنارمادوباره میرفت می گذاشت سرجایش صبحهاوقتی برای صبحانه میرفتیم رستوران هتل میرفت کنارمادربزرگ بابایی می نشستوصبحانه میخورد روزبعدرفتیم الماس شرق برای خرید گل پسرخسته شدوخواب ر...
نویسنده :
مامانی وبابایی
1:44