بهزاد جانبهزاد جان، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

بهزاد عشق بابایی

شب میلادامام حسن مجتبی

1392/5/3 4:17
667 بازدید
اشتراک گذاری

سه شنبه شب شب میلادامام حسن مجتبی خونه باباجون کمال جشن بود

پسرکوچولو کلی بافاطمه زهراومحمدمهدی بازی کرد

گاهی هم میرفت کنارآرشیدامی نشست بااون بازی میکرد

خیلی خوب بود خوش گذشت سایناوسباهم بودنند

قرعه کشی هم کردنندوپسرگلم یک کتاب برنده شد

دایی شمس هم یک کتاب به پسرم هدیه داد

اینم عکس بچه هاآخرشب

           

  چهارشنبه شب هم رفتیم پیش باباجون محمودآخه چندروزنبود

رفته بودتهران دلش برای پسرکوچولوتنگ شده بود

کلی باهم بازی کردنندبابامحمودهم چندتاکتاب برای بهزادوآرشداآورده بود

ازخونه بابامحمودکه اومدیم آقاخواب نرفت سی دی نگاه میکرد

پسرکوچولوبلاخره خواب رفت هیچ بچه ای تا این موقع بیدارهستش

منم مجبوربودم همراهش بیدارباشم وقتی می خواستم بخوابم

گریه میکردو میگفت نه یعنی نخواب

 

گل پسرسی دی نگاه میکنه        

آقا سحریشم خوردخدا کنه دیگه بخوابه

عزیزم قربونت برم خواب رفتی

         

 بعدشم باباپرهام رابرای سحربیدارکردم        

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان آرشیدا
4 مرداد 92 1:34
چقدر مظلومی تو خواب زن عمو فقط ماشاله از لحظه ای که بیدار شی


مرسی زن عمو
مامان آرشیدا
4 مرداد 92 1:35
عزیزم راستی نذرشون قبول باشه خونه بابا بزرگت هم خیلی خوش گذشت


ممنون خداقبول کنه
مامان ساینا و سبا
8 مرداد 92 15:25


این شکلک ها را ساینا واسه بهزاد جون فرستاده


ممنون سایناجون
مامان ساینا و سبا
8 مرداد 92 15:32



آرشیدا
21 مرداد 92 13:47
سلام از شما خواهش میکنم به سایت زیر برید.میدونم خیلی تلخه ولی برای شاد کردن دل پدر و مادر محمدطاها عزیز و برگردوندش به آغوش گرمشون هر کاری که میتونید انجام بدید.ممنون http://92329.blogfa.com/